شكست، پيروزي، مساوي، هتتريك، افزايش، كاهش، رشد، نزول، خودكفايي، وابستگي، مذاكره، تهديد، تحريم، قطعنامه، برجام، تصويب شد، واريز شد، برگزار شد، انجام شد، برد، باخت، فروريخت، خودكشي كرد، كشت، منتشر شد، اكران شد، توييت كرد، آزاد شد، خشك شد، نامزد شد، تكذيب شد، پلمپ شد، مساوي شد، محكوم شد، سيراب شد، انتخاب شد و ....
درسته؛ گيج كننده است!
مثل ذهن هر روز يك خبرنگار !
ما هر روز با حجم وسيعي از اين كلمات و عبارات روبهرو مي شويم و با آنها زندگي ميكنيم. حالا با گسترش شبكه هاي اجتماعي مجازي مردم هم كمكم به درد ما مبتلا مي شوند. درد سرگرداني! كدام را بخوانيم؟ كدام را ببينيم؟ براي كداميك وقت بيشتري بگذاريم و آن چيزي كه ما گرفتارش هستيم نه مردم: كدام را كاوش كنيم، جستوجو كنيم، تحقيق كنيم، درباره اش بنويسيم، گزارش كنيم و ...
خلاصه از بين اين همه رويداد و نظر كداميك را كالبدشكافي كنيم؟ اصلا وقتش را داريم؟ حوصلهاش را؟ به نتيجه مي رسيم؟ اين دودلي و ترديد از همان لحظه اول مواجهشدن با اخبار با ماست و اين عادت ما كه هميشه نگران هدررفتن زحماتي هستيم كه نميكشيم !
تجربه سالهاي خبرنگاري و سردبيري براي من اين درس را داشت كه علاوه بر اطلاعرساني و آگاهيبخشي براي تأثيرگذاري تلاش كنم؛ تاثيرگذاري از عالم مجازي و مكتوب در عالم محسوس! اگر چرخش قلم من باعث شود كه سنگي از جلوي پاي كسي برداشته شود، توفيق بزرگي است. لذا با اين معيار، سبك و ادبيات نوشتار هم بايد در خدمت تأثيرگذاري باشد. شايد در بسياري از مواقع بايد از كرشمه تيتر و اظهار فضل از طريق نثر متكلف و مصنوع به نفع تأثيرگذاري عبور كرد و صريح و ساده و بيتكلف حرف را منتقل كرد. اين رويكرد هرگز به معناي سخيفنويسي و ساده انگاري مسائل نيست كه اتفاقا فحص و جستوجو بسيار لازم است تا روايت راحتالحلقوم و سرراستي را از معضلات، مصائب و مسائل مردم بتوان ارائه كرد و آن را پيگيري و تعقيب نمود تا به نتيجه برسد.
حالا با اين معيار كمتر دچار سرگرداني مي شويم و با شاقول تأثيرگذاري به نسبت حاد و فراگيربودن معضل راحتتر ميتوان سوژهها را دروازهباني و آن را به مطالبه جدي تبديل كرد.
در سالگذشته هم بنده و همكارانم تمامي تلاش خودمان را به كار بستيم تا با اين شيوه فعاليت رسانهاي بتوانيم در زندگي روزمره مردم مؤثر باشيم. همشهري، روزنامه مردم است و براي اينكه روزنامه مردم بماند بايد به دغدغهها و مطالبات آنها بهطور ويژه تلاش كند. شيرينترين روزكاري من زماني بود كه تيتر يك روزنامه « به نفع 6 ميليون نفر» نقش بست و سوژه اي كه بر اساس همين مدل پيگيري شد به ثمر نشست و حداقل معاش براي قشر ضعيف جامعه درنظر گرفته شد و همچنين بسياري ديگر از سوژههاي محيط زيستي، شهري، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي، ورزشي و... كه يا به ثمر نشسته و يا در حال پيگيري است.
حتما قصور و كاستيهاي در كارمان بوده كه لازم مي دانم از همه مخاطبان گرانقدر كه سرمايه اصلي مؤسسه همشهري هستند عذرخواهي كنم و در آستانه سالجديد از آنها بخواهم كه براي فرزندانتان در مجموعه محصولات همشهري دعا كنيد و از خداوند بخواهيد كه به ما قوت، توان و جسارت بيشتري بدهد براي پرداختن به معضلات مردم.
در پايان آرزو مي كنم كه سالي پر از خبرهاي خوش و موفقيت و سربلندي در انتظارتان باشد وهمچنين تنتان سالم و روحتان با طراوت باقي بماند. يا حق
نظر شما